شهید روحانی
در روز نوزدهم دیماه هشتاد و نه اولین یادمان شهدای طلبه و روحانی شهرستان بهاباد (شهید محمّد مهدی جلیلی و شهید محمّد حسن زمانی نژاد) در محّل مجتمع فرهنگی هنری ملّا عبداللّه برگزار گردید واز بنده درخواست سرودن شعر برای این شهیدان بزرگوار گردید ، بنده نیز باتوجّه به شرح حال و توضیحاتی که راجع به این دو شهید عزیز برایم ارائه نمودند ، شعر زیر را آماده و قرائت نمودم :
« شهید روحانی »
ای نماز عشق را با خون خود تطهیر کرده
ای که دیو خود نمائی را غُل و زنجیر کرده
ای به مانند برادر درنمازت گشته پرپر
جان به کف ، ایثارگر ، آماده ی فرمان رهبر
ای سراپایت همه اخلاصِ کامل ، ای جلیلی
ای که دشمن بارها از دستهایت خورده سیلی
ای کشیده توی جبهه رنج، ای معصوم و طاهر
ای شهید کربلای پنج، ای غوّاص ماهر
ای که در جبهه تو عنوان خوش غوّاص داری
باوفایی ، چون که سرمشق خودت، عبّاس داری
مادرت گوید تو را بی دست آوردند اینجا
من ولی گویم ، تو را سرمست آوردند اینجا
گر تو خود راغب نبودی ،دستهایت جانمی ماند
داشتی گردست، آنگه عشق پابرجا نمی ماند
گوئیا اصلا تو بر این دستها حسّاس بودی
این که معلوم است زیرا عاشق عبّاس بودی
آفرین بادا به تو روحانی پاک مبارز
ای که خوبی ازتو می جوشید و نیکی درتو بارز
ای خدایی که عنایات تو افزون از عدد
کربلای پنج و یا زهرا خدایا کن مدد
چون جلیلی رمز یازهرا به لب آورده بود
پهلوی او را خدا با یاد زهرا برده بود
در گروهان سراسر شور حزب الله بودی
تو به حقّ روحانی پر نور جندالله بودی
ای جلیلی هرچه حسن و خوبی و فضل است آنی
ای زمانی هر چه نیکی بر زبان آید همانی
ای تو خود تفسیر و شرح آیه های آسمانی
ای شهید راه حقّ ، اسطوره ی دوران زمانی
ای که با جدیّتِ خود خستگی را خسته کردی
کربلای ده تو دنیا را به خود وابسته کردی
ای شهید نوزده ساله زمانی ، ای دلاور
ای به کردستان شده درخون پاک خود شناور
ای که بودی مظهر ایثار و صبر و استقامت
هم فرشته غبطه خواهد خورد حتما بر مقامت
ای شما فرمانده دلها ، زمانی ، سرو قامت
سروها بهر تو می بندند قامت تا قیامت
چون که بشنیدی تو آوای الیه راجعون را
طی نمودی طول صحرای جنون دریای خون را
رفتنت آغاز کرده های های گریه ها را
خون تو گلگون نموده جای جای جبهه ها را
جان نثاران دلاور شیرمردان عمل
کُشته ی اسلام گشتن پیشتان همچون عسل
چون حسین بن علی بر قلب دشمن تاختید
جبهه ها را کربلا دیدید و سر را باختید
گر چه کم شد از برم گلهای ناز پرپری
خونتان آباد کرده سرزمین مادری
هر چه خوبی بود دراینان تبلور داشته
ازشهیدان نادرستی را خدا برداشته
ما هنوز از خون اینان زندگی را وام داریم
از شهیدان است گر ما تاکنون اسلام داریم
خوب شد شاید که قربانگاهتان گردید دشت
تا نبینید این زمانه فتنه ی هشتاد و هشت
فتنه ها می خورد با دست سه تن خائن کلید
خون به دل کردند رهبر را ،این زبونان پلید
ای شهیدان جایتان سبز است پیش ما ولی
جان ما باشد فدای حضرت سیّد علی
راه ما راه خدا، سرمشقمان باشد حسین
همچو مولامان اباالفضل ،عشقمان باشد حسین
با سران فتنه بیعت یا که سازش ذلّت است
گر چنین روزی بیاید روز مرگ ملّت است
دائما دشمن هراسش از یم این امّت است
پرچم سرخ حسینی پرچم این امّت است
رهبر جانباز ما هم حامل این پرچم است
سرور ما سرور آزادگان عالم است
انقلاب ما بنا گشته است بر بُنیان دین
تا ابد بر آب باشد نقشه ی مستکبرین
بانی اش باشد خمینی نهضت روح الله است
نهضت پیر جماران نهضت ثارالله است
پاسداری می کنیم از آن به تیغ حیدری
تا رسانیمش به دست حجّت بن العسکری
پیروان راهتان روحانیان شهرمان
با بسیجی های مخلص بی ریا و قهرمان
با تلاش مستمر این بزم را آراستند
از خداوند تبارک استعانت خواستند
نوزده دِی ای شهیدان تا ابد جاوید باد
بر سر ما نور مهدی مثل یک خورشید باد .
«حسن حاتمی بهابادی » 19/10/1389