فاطمه(س)
سلام
به مناسبت فرا رسیدن ایّام فاطمیه و شهادت بانوی دو عالم ، حضرت فاطمۀ مرضیّه شعر ذیل را تقدیم می کنم ، امید آنکه همۀ ما ، چه مرد و چه زن ، فضائل و خصائل و زندگانی آن بزرگوار را سرمشق قرار دهیم :
فاطمه (س)
فاطمه بهر شوهرش نهایت پناه بود خدا بر این حمایتِ ، فاطمه خود گواه بود
ز بعد فاطمه علی ، درد دلش به چاه بود حیا کنید ظالمان ، علی که بی گناه بود
غریبی علی ببین ، به بند گشته شیر نر
بهر حمایت علی ، فاطمه پهلویش شکست به زیر رایت علی ، فاطمه پهلویش شکست
عمق ولایت علی ، فاطمه پهلویش شکست عشق نهایت علی ، فاطمه پهلویش شکست
علی غریب تر شود ، فاطمه اش رود اگر
به پیش دیدۀ حسن ، فاطمه را کتک زدند فاطمه را حرامیان ، به خاطر فدک زدند
به پشت دست سیلی ای ، به مام بی کمک زدند چنان شدید گوئیا ، به صورت فلک زدند
ضجّه اگر چه زد حسن ، ضجّه ولی است بی ثمر
فاطمه ای که شوهرش ، فاتح بدر و خیبر است فاطمه ای که بر همه رجال و بانوان سر است
فاطمه ای که پاره ای ، از بدن پیمبر است فاطمه دخت احمد و فاطمه حوض کوثر است
گو چه شده که اینچنین ، دست گرفته بر کمر
کبود گشته بازویش ، ورم نموده از جفا نگفت با علی ولی ، فاطمه از ره وفا
فاطمه می رود رود ، ز خانۀ علی صفا فاطمه می رود بَرَد ، جان علی اش از قفا
فاطمه تا رود جهان ، بهر علی شود دَمَر
هم به وفای فاطمه ، هیچ زنی نمی رسد هم به ولای فاطمه ، هیچ زنی نمی رسد
به اعتلای فاطمه ، هیچ زنی نمی رسد به گرد پای فاطمه ، هیچ زنی نمی رسد
فاطمه بود فاطمه ، فاطمه می شود سَمَر
حسن حاتمی بهابادی 16/3/1388